قسم به آنچه که دارم هر آنچه دارم و نیست
تمام زندگی ام بی تو با عذاب یکیست
پس از تو خنده ی تلخی نشست روی لبم
پس از تو هر که مرا دید بغض کرد و گریست
ببین که شانه ی دیوار تکیه گاه من است
بگو ... بگو که پس از من سرت به شانه ی کیست؟
زمان رفتنت این بغض -این سکوت غریب-
شکست تا که بفهمم غرور گم شده چیست
نفس نفس نزن ای آسیاب خسته ی عمر
بدون اینکه بفهمی بدون وقفه بایست!
بهنام کیانی
تمام زندگی ام بی تو با عذاب یکیست
پس از تو خنده ی تلخی نشست روی لبم
پس از تو هر که مرا دید بغض کرد و گریست
ببین که شانه ی دیوار تکیه گاه من است
بگو ... بگو که پس از من سرت به شانه ی کیست؟
زمان رفتنت این بغض -این سکوت غریب-
شکست تا که بفهمم غرور گم شده چیست
نفس نفس نزن ای آسیاب خسته ی عمر
بدون اینکه بفهمی بدون وقفه بایست!
بهنام کیانی