غزل فارسی

غزل فارسی

این غـزل ها همه جان پاره ی دنیــای من اند
لیـک با این همه از بهـر تـو مـی خواهـمشـان

آنچه گذشت...

ابزار نظر سنجی

آنقَدَر دیر آمدی دلداده ی تو پیر شد
یک سره از قلب و عشق و دارِ دنیا سیر شد

آنقدر دیر آمدی عطرت ز پیراهن پرید
خانه ام جای خودت با "جای تو" درگیر شد

چندسالی هرشب یلدا نگاه من به راه
چندسالی "احسن الحالم" به تو تفسیر شد

خانه را آیینه پر کردم که همراهم شود
شکل تنهایی من در خانه ام تکثیر شد

خواب میدیدم که روزی روی دستت جان دهم
خواب من امروز، اینجا، پیش تو تعبیر شد

منتظر بودم که عمرم با تو طولانی شود
آنقدر دیر آمدی عمرم که دیگر دیر شد..

محمدمهدی بومری

نظرات  (۳)

عالی مثل همیشه
۰۸ آذر ۹۴ ، ۰۸:۵۰ مهدی شیروانی
عالی بود درود برتو
بسیار زیبا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تمام حقوق مادی و معنوی برای گروه غزل فارسی محفوظ است