منی نمانده برایم، وجود من، من توست
کرم نما و فرودآ که وقت بودن توست
زبورحضرت داود و صوت شیرینش
همان صدای لطیف غزل سرودن توست
به سرزمین وجود توام ملیکه و بس
تمام وسعت جغرافیای من تن توست
طراوت ارم و دلگشای شیرازی
به لطف چشم تو و از صفای دامن توست
اگر چه ماه درخشان چراغ راه شب است
ولی چراغ شب من جبین روشن توست
میان صحن دو چشم تو گلشن راز است
بیا که دست نیاز دلم به گلشن توست
بیاو معجزه کن با دم مسیحایی
که جان گرفتن این قلب مرده گردن توست
مریم میرزاحیدری
کرم نما و فرودآ که وقت بودن توست
زبورحضرت داود و صوت شیرینش
همان صدای لطیف غزل سرودن توست
به سرزمین وجود توام ملیکه و بس
تمام وسعت جغرافیای من تن توست
طراوت ارم و دلگشای شیرازی
به لطف چشم تو و از صفای دامن توست
اگر چه ماه درخشان چراغ راه شب است
ولی چراغ شب من جبین روشن توست
میان صحن دو چشم تو گلشن راز است
بیا که دست نیاز دلم به گلشن توست
بیاو معجزه کن با دم مسیحایی
که جان گرفتن این قلب مرده گردن توست
مریم میرزاحیدری