غزل فارسی

غزل فارسی

این غـزل ها همه جان پاره ی دنیــای من اند
لیـک با این همه از بهـر تـو مـی خواهـمشـان

آنچه گذشت...

ابزار نظر سنجی

چشمم به دیدن تو و دستم به آسمان
حالا که دیر آمده ای بیشتر بمان

با جان تورا معامله کردم ولی نبود
مارا در این معامله سودی بجز زیان

ما زنده ایم - خون جگر و سنگدل-  کجاست
آتش فشان که شهره به مرگ است در جهان؟

سرویم ، استوار به بی حاصلی خویش
دوریم از گزند ملامت کنندگان

دلگرم اگر ز خنده ما می شوی بدان
در سینه آتشی است به پا از غمی نهان

ای عشق! ای نسیم بهاری صبحگاه
حالا که دیر آمده ای بیشتر بمان

روح الله اکبری

نظرات  (۲)

shomareye 6 
۱۵ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۲ سعید مهدوی
این غزل چرا در نظرسنجی نیست؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تمام حقوق مادی و معنوی برای گروه غزل فارسی محفوظ است